ای تار و پودم بود و نبودم ای همه وجودم
بخداییت سوگند چیزی جز تو انگیزه وجود داشتن به من نداده است
ای امید ای نهایت ای آرزو ای مقصود
کدام دلیل را بهانه ارتباط با تو کنم؟
این که حتی اگر برانیم باز ناچارم به درگاه تو بازگردم؟
این که تمام سرنوشت تحت اراده توست؟
اینکه آفریننده ی من تو هستی؟
اینکه نزدیک ترین کس به من هستی؟
اینکه با یاد تو به آرامش می رسم؟
اینکه همین حالا نه کنارم بلکه در سینه من هستی؟
معبودم
با اشتیاق با بریدن از غیر با التماس به درگاه تو پناه آورده ام.
مران! میتوانی برانی اما مران! می توانی سمیع ناله های دلم نباشی اما باش!
می توانی به هزار بهانه از جمله گناهانم اهمیتی به مناجاتم ندهی اما بده!
مرا ببین بنده تو هستم همان بنده ای که خلق کردی و....
راه سعادت را نشانش دادی و خواستی او را بیازمایی که چه می کند!
اکنون من در دار آزمایشم و مطمئن، عاشقانه، مشتاقانه، ملتمسانه، تسلیم و پناهنده
راه تو را انتخاب میکنم. تو را می خوانم و به تو امید دارم.
معبودم
دوستت دارم و این عشق ترس از تو را ز یادم برده است.
معبودم... تو هستی، اما من می روم نگذار دور گردم، مرا از طناب نجاتت جدا نکن و زود زود به سوی خود بخوان
32447 بازدید
24 بازدید امروز
25 بازدید دیروز
447 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian